13- بی ‏انصاف نباشیم!


یار تا مست شراب است وفایی دارد

ای حریفان مگذارید که هوشیار شود



آنکه با زندگی می‏سازد، می‏بازد.

با زندگی نساز،

زندگی را بساز.

(زرتشت)


دیشب با یکی از دوستان قرار داشتم. سر وقت نیومد! کلی بد و بیراه بهش گفتم چون داشتم زیر بارون خیس می‏شدم!

وقتی اومد علت تأخیرش رو این طورعنوان کرد که:

وقتی از میدون داشتم رد می‏‏شدم، یه موتور سوار رو دیدم که توی تاریکی وسط خیابون، با یه پسر بچه 10 - 12 ساله‏‏‏‏ که خواهر کوچیک‏ش رو بغل کرده بود داشت دعوا می‏کرد که چرا پریده وسط خیابون و ... دختره واقعن مثل فرشته‏ها بود.

حس مهربونیم باعث شد برم جلو! دیدم پسره زبون‏‏اش بند اومده و دختر بچه از ترس داره قبض روح می شه ... با موتور سواره کلی بحث کردم و برای اینکه اون دو تا کوچولو رو آروم کنم بردم‏شون داخل یه سوپر و خوراکی براشون گرفتم تا آروم بشن ... حال‏شون خوب شد.

خودم هم کلی خوشحال شدم که تونستم اونا رو خوشحال کنم.



با خودم گفتم: چرا بعضی وقتا ما بزرگ‏ترها برای راحتی خودمون اینقدر بی‏انصاف می‏شیم!


34 - تمام عمر!


خبرهایی‌ برای‌ تمام‌ عمر


‌همه‌ روزنامه‌های‌ جهان‌ را ورق‌ می‌زنم، خبری‌ نیست. هیچ‌ اتفاقی‌ نیفتاده‌ است. اتفاق‌های‌ مهم‌ را توی‌ روزنامه‌ نمی‌نویسند. این‌ خبرها چه‌قدر غیرضروری‌ است! این‌ خبرها کوچک‌اند و معمولی.

 

این‌ خبرها زندانی‌اند؛ زندانی‌ روز و ساعت، آفتاب‌ که‌ غروب‌ کند خبرها بوی‌ کهنگی‌ می‌گیرند.
من‌ اما دنبال‌ روزنامه‌ای‌ می‌گردم‌ که‌ خبرهایش‌ تا همیشه‌ تازه‌ باشد، داغ‌داغ. روزنامه‌ای‌ که‌ هیچ‌ بادی‌ آن‌ را با خود نبرد. دعا می‌کنم‌ و فرشته‌ای‌ برایم‌ روزنامه‌ای‌ می‌آورد. فرشته‌ می‌گوید: این‌ همان‌ روزنامه‌ای‌ است‌ که‌ هیچ‌ طوفانی‌ را یارای‌ آن‌ نیست‌ تا برگی‌ از آن‌ را با خود ببرد. این‌ روزنامه‌ بوی‌ ازل‌ و ابد می‌دهد و خبرهایش‌ هرگز کهنه‌ نخواهد شد و به‌ سادگی‌ نمی‌توان‌ از آن‌ گذشت. این‌ روزنامه‌ همه‌ روزنامه‌هاست، روزنامه‌ سال‌ها و عمرها.
فرشته‌ می‌گوید: برای‌ خواندن‌ و دانستن‌ هر خبرش‌ باید آن‌ را زندگی‌ کنی، آن‌ وقت‌ می‌فهمی‌ که‌ اخبار بهشت‌ هم‌ در این‌ روزنامه‌ است، آگهی‌ رستگاری‌ نیز.
در نخستین‌ صفحه‌ روزنامه‌ این‌ آمده‌ است: هر کس‌ به‌ قدر ذره‌ای‌ نیکی‌ کند آن‌ را خواهد دید و هر کس‌ به‌ قدر ذره‌ای‌ بدی‌ کند آن‌ را خواهد دید.
فرشته‌ می‌رود و من‌ می‌مانم‌ و روزنامه‌ خدا، روزنامه‌ای‌ که‌ برای‌ خواندنش‌ عمری‌ وقت‌ لازم‌ است.
من‌ دیگر روزنامه‌ای‌ نخواهم‌ خواند، تنها همین‌ خبر برای‌ من‌ بس‌ است.


"عرفان نظر آهاری"


31- دق!


ای که عقلت بر عطارد دق کند
عقل و عاقل را قضا احمق کند
مولوی


 

ما چرا دق نمی‏ کنیم؟

 

خانم و آقای مستخدمی در یکی از ادارات شهرداری جمعا 600 هزار تومن حقوق می گیرند و 300 هزار تومان اجاره خانه می دهند.
خانواده دو فرزند دارند و بدون کمترین وسایل اولیه زندگی، که گویا صاحبخانه جواب شان کرده که ...یا 3میلیون به 2میلیون پول رهن شان اضافه کنند یا بلند شوند.
خانم خانه چندی پیش به دلیل فقر شدید پلاکت خون در بیمارستان بستری بوده و مدت هاست گوشت قرمز نخورده.
دیروز متوجه شدم دیگه مواد خوراکی شان تمام شده و پولی هم تا آخر ماه ندارند.
این نمونه ای از کارمندان ادارات ما هستند، اداراتی که کارمندان اش مجبورند برای اینکه اخراج نشوند به مناسبت روز زن و روز مرد به روسا و معاونین شان سکه بدهند.


روز همان زنی که شب عروسی لباس اش را به فقیر می بخشد و مردی که دق کردن برای درآمدن خلخال از پای زن یهودی را بر حاکم اسلامی روا می داند.


ما چرا دق نمی کنیم؟…


منبع سایت راه سبز

 


دق کردن: [ دِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) به مرض دق مبتلی شدن. (فرهنگ فارسی معین ). مسلول شدن . تب لازم گرفتن.


28- شکوه ایران



ملک ایران به تو نازان چو سپهر از خورشید

چرخ ایمان به تو گردان چو فلک از محور

قاآنی (درستایش امیرکبیر)



آنچه فرزندانمان باید بدانند:

 

آیا می‏دانید: حذف بخش هخامنش از کتاب درسی تاریخ به تصویب رسید؟




ادامه مطلب ...

21- باورهای دینی


مراسم ختم یکی از دوستان رفته بودم.

هر کسی برای عرض تسلیت پیش خانواده مرحوم میرفت، اونها با لبخند کوچیکی جوابشون رو میدادن!

چند جای دیگه هم دیده بودم اونایی که صاحب عزا هستن در حالی که باید به خاطر از دست دادن عزیزشون ناراحت باشن، در اوج غم و اندوه لبخند هم میزنن!.



یه متن از سایت دکتر مهدی خزعلی درباره باورهای دینی!


ادامه مطلب ...